رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه درحالی دولت جدید خود را تشکیل داد که اولاً به دلیل حضور تعداد زیادی از وزرای کابینه پیشین در انتخابات و ورود به پارلمان به عنوان نماینده حزب عدالت و توسعه و ثانیاً مواجه بودن با کوله باری از مشکلات و مسائل داخلی و خارجی بویژه بحران اقتصادی، برای غلبه بر این مشکلات دست به تغییرات اساسی در داخل کابینه زده و تلاش میکند تا با انتخاب چهرههای قدرتمند در راس وزارتخانههای کلیدی به اذعان خود پروژه «قرن ترکیه» را محقق کند. در این میان یکی از پستهای مهمی که همه منتظر بودند تا ببینند اردوغان چه کسی را برای آن انتخاب خواهد کرد وزارت خارجه بود.
حال با انتخاب هاکان فیدان، رئیس سابق سازمان اطلاعات ملی ترکیه (میت) برای تصدی سکان وزارت خارجه، سوالات زیادی در محافل سیاسی و رسانهای ترکیه ایجاد کرده، به ویژه اینکه ناظران انتظار داشتند که فیدان به عنوان وزیر کشور جدید منصوب شود، زیرا این سمت، امنیتی و نزدیک به مقام او به عنوان رئیس سازمان اطلاعات بود.
ترکیه وارد عصری جدید و مرحلهای کاملا متفاوت با آنچه پیش از آن بود، میشود و بنابراین پیشبینی میشد که ترکیب کابینه جدید اردوغان برای پنج سال آینده متفاوتتر از قبل باشد. انتصاب هاکان فیدان به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی، بویژه با توجه به نقش کلیدی او در تقابل با پ ک ک و گولنیستها و سایر مخالفان دولت و پیشبرد سیاست منطقه ای پر حرف و حدیث نئوعثمانیگرایی ترکیه، از جهات مختلفی میتواند حامل پیامهای مهمی برای بازیگران منطقهای و بینالمللی و همچنین متحدان و مخالفان داخلی اردوغان داشته باشد.
فیدان «مرد در سایه» ترکیه
هاکان فیدان که بسیاری آنرا معمار امنیتی ترکیه در منطقه میدانند برای رسیدن به سمت وزارت خارجه، مسیر زیادی را طی کرده است. فیدان متولد 1968 در شهر آنکارا است و بیشتر تحصیلات آکادمیک خود را در مدرسه جنگ نیروی زمینی و مدرسه زبانهای خارجی نیروی زمینی ارتش گذرانده است. وی همچنین دارای مدرک لیسانس رشته علوم سیاسی و مدیریت از دانشگاه مریلند آمریکا و فوق لیسانس و دکتری روابط بینالملل از دانشگاه بیلکنت آنکارا است. هاکان فیدان پیشتر عضو هیات مدیره آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نماینده ویژه نخست وزیر ترکیه نیز بوده است. او از سال 2010 بدین سو ریاست سازمان اطلاعات ملی ترکیه را برعهده داشت.
دیپلمات ارشد جدید ترکیه هرگز در طول دوران حرفهای خود در دولت هیچ مصاحبهای انجام نداده است، حتی زمانی که داستانهایی درباره او و سازمان میت در سرفصل اخبار قرار میگرفت و کنجکاوی عمومی را در مورد جوانترین فرد امنیتی کشور برانگیخت. او به دلیل رابطه خوبش با اردوغان شهرت داشت و تلاش میکرد تا سرویسهای اطلاعاتی وزارت خارجه، امنیت و ارتش را زیر یک پرچم جمع کند که همان پرچم اطلاعات کل است که بسیاری از مقامات را در داخل ارتش نگران کرد.
تأثیر کار هاکان فیدان در سازماندهی سرویسهای اطلاعاتی و رقابت پذیری آنها با اطلاعات خارجی به ویژه رژیم صهیونیستی نیز مشهود بود، زیرا دوره شروع او با تشدید تنش بین تلآویو و آنکارا همزمان شد و به همین خاطر هر گونه تحرک صهیونیستها زیر ذرهبین اطلاعاتی ترکیه قرار گرفت و فیدان در این ماموریت موفق شد فعالیتهای سازمان موساد را در خاک ترکیه مسدود کند. برجستهترین اقدام فیدان در ماجرای کودتای نافرجام جولای 2016 بود که سازمان اطلاعاتی، رهبری تعقیب و پاکسازی گولنیستها از بوروکراسی دولتی را برعهده گرفت و فیدان بیش از پیش به حلقه نزدیکان اردوغان پیوست. اینکه اردوغان پیش از این درباره فیدان گفته بود:«او رازدار من و رازدار دولت است»، بیدلیل نیست و این به خاطر خدماتی است که برای حفظ پایههای قدرت اردوغان انجام داده است. اگر بگوییم که فیدان یکی از عوامل اصلی پیروزی اردوغان در انتخابات اخیر بود گزافهگویی نیست، زیرا همه مخالفان داخلی دولت در یک دهه گذشته توسط سرویس امنیتی ترکیه از سر راه برداشته شدند تا مسیر برای یکهتازی اردوغان هموار شود.
با اینکه برخی میگویند فیدان تخصص لازم را در عرصه سیاست خارجی ندارد اما در 13 سال گذشته او با همه سفارتخانههای ترکیه در خارج ارتباط گستردهای داشت و با مسائل سیاسی بیگانه نیست و تقریبا در بسیاری از سفرهای خارجی اردوغان هم حضور داشت و به عبارتی خود را برای چنین روزهایی آماده کرده بود. فیدان همچنین مشاور احمد داود اوغلو در دوران وزارت خارجه او بود و نشان میدهد در این زمینه دستی بر آتش دارد که برای ساکت کردن منتقدان کافی است.
انبوهی از پروندههای امنیتی حل نشده روی میز فیدان
انتصاب فیدان به عنوان وزیر خارجه نشان میدهد که اردوغان خواهان یک عامل کارکشتهتر برای رهبری سیاست خارجی ترکیه در بحبوحه تشدید جنگ روسیه و اوکراین و روابط پیچیده در خاورمیانه، از جمله روابط ترکیه با سوریه است. امروز ترکیه در حال ورود به عصری جدید و کاملاً متفاوت با اسلاف خود است. با تاکید بر اینکه وزیر خارجه جدید، اطلاعات و روابط عمیقی با کشورهای همسایه و اروپا دارد و شاید مناسبترین راه برای تغییر چهره جدید ترکیه در سالهای آتی باشد.
فیدان به عنوان رئیس اطلاعات، سفرهای زیادی به غرب آسیا، اروپا، آفریقا و روسیه داشت و بینش و تعاملات بیشتری را کسب کرد که میتواند در دوره وزارت او به کمکش بیاید.
باتوجه به اینکه ترکیه در یک دهه گذشته ساختار تعاملاتی خود با کشورهای غرب آسیا، شرق و غرب بر اساس منطق امنیتی چیده بود لذا قرار گرفتن فیدان در راس سیاست خارجی این کشور میتواند در حل بسیاری از این پروندهها موثر واقع شود. در سالهای اخیر برخی منابع از فیدان به عنوان یکی از قدرتمندترین افراد امنیتی در سطح منطقه یاد کرده بودند که در بسیاری از مسائل امنیتی در قفقاز، لیبی، سوریه و دیگر کشورها نقش مهمی ایفا کرده و نتایج ملموسی را در صحنه بینالمللی به همراه داشته است.
یکی از پروندههای مهم برای سیاست خارجی ترکیه، بحران سوریه است که در دورانی که فیدان رئیس اطلاعاتی بود، شروع شد و اکنون خودش در ماههای اخیر در مسکو با همتایان روسی و سوری خود درباره تحولات سوریه دیدارهایی داشت تا بتوانند پس از دوازده سال روابط دو کشور را عادیسازی کنند. کارشناسان امنیتی معتقدند که با نقش فعال فیدان در دستگاه سیاست خارجی، در کوتاه مدت پیشرفت محسوسی در سیاست خارجی ترکیه در سوریه و نقش میانجی در مناقشه روسیه و اوکراین به وجود خواهد آمد.
مسئله قبرس ترکنشین هم از جمله پروندههایی است که از چند دهه پیش به چالش اساسی بین ترکیه و قبرس جنوبی تبدیل شده است. فیدان در دوره تصدی خود بر صندلی امنیتی توانسته بود اطلاعات زیادی را درباره این پرونده به دست آورد و دیدارهای متعددی را با مقامات قبرس ترک نشین انجام داده بود و لذا سعی خواهد کرد در این موضوع چالشبرانگیز تا حد ممکن از طریق مجامع بینالمللی به نفع منافع ترکیه اقدام کند. بزرگترین چالش ترکیه در سالهای اخیر، رقابت با یونان بر سر جزایر موردمناقشه در دریای مدیترانه بود که حت در مواقعی تا استانه جنگ هم پیش رفتند و این مسئله اعضای ائتلاف ناتو را نگران کرده بود که شکاف به وجود بین دو متحد را تهدیدی جدی برای بزرگترین اتحاد نظامی جهان میدانستند. بنابراین، وزیر جدید ترکیه برای پیروزی در برابر یونان باید بتواند متحدان غربی را به سمت کشور خود بکشاند و شاید در قبال موافقت با عضویت سوئد در ناتو، در پروندههای این چنینی از غربیها امتیازاتی را بگیرد.
از آنجایی که فیدان در دو سال گذشته معمار «پشت پرده» روابط روابط دوستانه با مصر و کشورهای عربی خلیج فارس بوده است، انتصاب او ممکن است روند آشتی بین ترکیه و این کشور شمال آفریقا را تسریع بخشد. اردوغان و مقامات قاهره هم اخیرا آمادگی خود را برای بازگشایی سفارتخانهها و ازسرگیری روابط دیپلماتیک ابراز کردهاند و شاید دیپلماسی فیدان این پرونده را زودتر از موعد مقرر به سرانجام برساند.
به گفته برخی ناظران، بهبود روابط ترکیه و مصر در بحران لیبی هم تاثیرگذار خواهد بود و میتواند روند حل سیاسی را تسهیل کرده و در نهایت لیبی را زودتر به سمت انتخابات بکشاند.
باتوجه به اینکه اردوغان از ماهها پیش دنبال تنش زدایی با سایر کشورها بود انتظار میرود فیدان اسب برنده ترکیه در صفحه شطرنج غرب آسیا، مدیترانه شرقی و دریای سیاه باشد.
در موضوع جنگ اوکراین هم ترکیه در ماههای ابتدایی سعی کرد با میانجیگری بین دو طرف مناقشه، خود را کشور صلح در جهان معرفی کند ولی تنشهای مسکو و غرب فراتر از آن بود که آنکارا آتش آنرا خاموش کند و پیگیری این میانجیگری در دوره فیدان بیش از پیش مورد توجه قرار خواهد گرفت. هر چند آمریکا و اروپاییها سعی دارند تا ترکیه را از روسیه جدا کرده و با خود همراه کنند اما به نظر نمیرسد فیدان گزینه خوبی برای غربیها باشد، چرا که او در همه دیدارهای اردوغان با مقامات روسیه حضور داشت و شناخت کاملی از روسها دارد و به نظر میرسد در آینده هم روابط مسکو و آنکارا گسترش یابد.
اردوغان هم به این واقعیت پی برده که اگر قرار است ترکیه را به جایگاه بالاتری در جهان برساند باید با همه قدرتها روابط داشته باشد و چالشآفرینی مانع بزرگی برای ساختن «قرن ترکیه» است و شاید فیدان برای یافتن دوستان جدید در منطقه و جهان در راس دستگاه دیپلماسی قرار گرفته است.
اگرچه بسیاری از کارشناسان انتخاب فیدان را به جا میدانند که میتواند اختلافات ترکیه با سایر کشورهای منطقه و غرب را حل کند، اما چون فیدان یکی از عاملان پشت پرده تنشآفرینی آنکارا در منطقه بود، تردیدها را نسبت به موفقیت در این پروندهها افزایش داده است. مخصوصا در مورد بحران سوریه که ترکیه از یک طرف دنبال عادی سازی است اما از سویی دیگر حاضر نیست نیورهای نظامی خود را از مناطق شمالی سوریه خارج کند. گفته میشود یکی از طراحان اصلی حضور نیروهای ترکیه در سوریه، فیدان بود که با جدیت نابودی گروههای تروریستی کُرد را پیگیری میکرد و فردی با این دیدگاه و عقاید میتواند چالشی جدید بر سر راه عادیسازی باشد. از اینرو، باید منتظر ماند و دید که در پنج سال آینده که پایان عمر سیاسی اردوغان خواهد بود، ترکیه خواهد توانست به جایگاه مدنظر خود دست پیدا کند یا اینکه رئیس جمهور، دولت را با انبوهی از بحرانها به آیندگان تحویل خواهد داد.
ارسال نظرات